ديوانه تر


Tuesday, September 28, 2004

آيا ؟
سؤال مهمی که در اين برهه از زمان مطرح می شود اين است که آيا اصلاً عکسها ديده می شوند آيا ؟!



تا من خودمو جمع و جور کنم و عکسهايی رو که دنبالشم بالاخره بيابم شما يک سر به سينما بزنيد لطفاً !







........................................................................................

Tuesday, September 21, 2004

ما همه امروز ِ توايم ، خمينی ... !!!



........................................................................................

Saturday, September 18, 2004

........................................................................................

Wednesday, September 15, 2004

CD !


اين سي دي رسما در بازار سی دی فروشهای اينجا فروخته ميشه !!! به سادگی !



قالي کرمون !
فقط حرف زدن مامان منو داشته باش !
ميگه « آره ! آذرو ديده تو بيچ ، بهش گفته : به به ،‌ عمه آذر ! ماشالا سنگ پاي قزوين ! روز به روز جوون تر ميشين ! »
پريروز هم نمي دونم کيو داشت مي گفت که : « اين بدبخت سر به فلک زده ... » !
ميگم « فلک زده » ، نه « سر به فلک زده » ! ميگه نه اون که فلک خورده‌س !!!

البته اين آخري رو ديگه جدي نمي گفت !



« آپ کي سايز ؟! »
عجب گرفتاري شديما !‌ نه بابا ، سايز من نه !‌
تا ما ميايم وسط تي شرت خريدن واسه خواهرزادهه ، يه دو تا تي شرت هم واسه طرف کف بريم فوري فروشندهه مچمونو مي گيره که نه ! اين سايز تو نيست ، بيا اين يکي رو بردار !‌
بعد هم جلو همه يه تي شرت ميذاره کف دست ما انگ انگ تنمون !
... ديگه هم سايز هم سايز من هم که نيست آخه بابا جان ! همچين يه هوا عضلاتش مردونه تره بگي نگي !



........................................................................................

Tuesday, September 14, 2004

صداها ، صداها ،
صداهاي اينجا رو دوست دازم!
صبح که ميشه هوار تا کلاغ ، چنان همه با هم قارقار مي کنن که انگار هر چه روباه ، همين الان قالب پنيرشونو قاپ زده‌ن !
لابلاش صداي ويت ويت ويت بلبلا مياد اگه درست گفته باشم.
بعد يواش يواش درها بار ميشن و ماشينها از حياط مي زنن بيرون.
گاهي وقتها يکيشون يه دونه از اون بوقهاي بلند ممتد هم تو هوا ول مي کنه ! از همون بوقها که اينجا خيلي معموله ! از همون که معمولا واسه گاوا مي زنن !
... صداي اذون ، صداي نماز خوندن نگهبانها ، صداي گربه ها ، صداي جک و جونورهاي ديگه ، ...
... همه اين صداها رو بذار تو پس زمينه ي سکوت و آرامشي که اينجا داره ، ...
... هوم م م م !



اينترنت اينجا ،
فقط از ايران بهتره !‌ همين و بس !
اينا رو ديروز عصر نوشته م:
اي بابا !‌ اينترنت اينا هم که انگار جيره بنديه ! صبح نيم ساعت وصل شدم ،‌ حالا هر چي مي گيرم وصل نميشه ! آف بنويسم بهتره انگار ! اقلا از ايران با خبر نميشم ،‌اشکم در نمياد جلو همه، مجبور بشم الکي لبخند بزنم و اداي بي خيالي دربيارم !
عين تلويزيون ايران که داره ميگه : به به که چه روز خرم آمد !!!

يه هفتصد هشتصد تا پست نصفه نيمه اين پايين مونده ،‌ اگه تونستم بالاخره کانکت شم و عکسها رو آپ کنم ، پديدار ميشن انشالاه ! البته اگه پنجشنبه جمعه بتونم بشينم روش کار کنم !



........................................................................................

Sunday, September 12, 2004

امشب شب نشيني گرفته م از نوع وبلاگي همراه با مرض !
ديدم تو حياط همهمه شد ، گفتم نصفه شبي ؟! ( ساعت نزديک پنج صبحه )
بلافاصله صداي اذان بلند شد : مردم اينجا عجيب به نماز پايبندند !
... ياد اون يارو افتادم تو فارسي دوم ! چي بود اسمش ؟ ... که پول کفن و دفنشو داد اذون بشنوه ... ؟!
ريزعلي خواجوي ؟! ... حسنک کجايي ؟!!! ... چوپان دروغگو ؟! ... نخير ، يادم نمياد !!!



اينجا در سرزميني که مال من نيست ،
نهايت غمت ديدن شوکت آغاهايي است که زن دايي هيج عليمردان خاني نيستند و مثل ريگ آدم مي کشند !
نهايت اندوهت رو مي توني بر پياده روي لبريز از خيابان‌خوابهاش عق بزني !
... از تهران اما ... آهنگ خوشي به گوش نمي‌رسه !
غمم اونجاست !
که دود داغ سياهش از دور ميزنه تو صورتت و از پشت همين صفحه هم نفس مي گيره !
غمم اونجاست !



من بسيار کار اشتباهي بکنم ، اگه ديگه در اين سرزمين لب به غذاي دريايي بزنم !
هر چند ... دريا و صحراش خيلي فرق نمي کنه ، بهتره اصلا لب به غذا نزنم !
به هر حال ، در اين لحظات ، بسي دارم رنج مي برم در اين سال سي ! و هي ياد دختر کوچولومون مي افتم که نشسته بود گلاب به روتون رو لگنش ، لباشو با همه عضلات صورتش جمع کرده بود و هي مي گفت :
اسفلاق !
بعدم فوري براش تداعي مي شد و ادامه ميداد :‌
... آزادي ، نقش جآن ماست ! شهيدان ...


... من يک بدشانس اينترنتي هستم !
يعني به طرز صرفا معجزه آسايي اين مدت نت نداشتم !!!
ميگم حالا !



........................................................................................

Home

SpecialThanxTo: